آخرین اخبار
کد مطلب: 126019
کارشناس ارشد علوم سياسي در شهرستان لردگان:
بن بست و رسوايي سياست خارجي آمريکا، ميانجيگري آبه, پاسخ هاي حکيمانه رهبري
تاریخ انتشار : 1398/03/27 10:01:14
نمایش : 1158
آمريکا در تمامي برنامه هاي خود دچار اشتباه شدند و تنها گزينه فرار از اين رسوايي را در وساطت کشورهاي ديگر مي دانند
محمد رضا عسکري ارمندي، کارشناس ارشد علوم سياسي در مورد فضاي کلي نظام بين الملل در رابطه با تنش هاي بين ايران و آمريکا در گفتگو با خبرنگار سلام لردگان گفت: در اين رابطه بهتر است فضاي پس از انعقاد برجام و فضاي پس از خروج آمريکا از اين توافق را مد نظر  قرار دهيم.

وي تصريح کرد: در واقع پس از برجام بسياري از تحليلگران سياسي نسبت به وضعيت منطقه و جهان خوشبين شدند و همين مسئله هم موجب فراهم شدن زمينه هاي اعتماد ساز بين ايران و کشورهاي منطقه و جهان شد.

عسگري ادامه داد: در همين چارچوب بود که بسياري از کشورهاي منطقه براي برقراري ارتباط با ايران و بسياري از شرکت هاي بزرگ و صاحبان سرمايه خارجي براي ورود به بازار ايران تلاش کردند.

وي با اشاره به اينکه  يک فضاي مثبت در نظام بين الملل شکل گرفت که تحت تأثير توافق ايران و کشورهاي 1+5 بود اذعان داشت:  اما با خروج آمريکا از برجام در ارديبهشت 97، تمامي آنچه ساخته شد به يکباره فرو ريخت و مسئول مستقيم آن نيز دستگاه سياست خارجي آمريکا به رهبري ترامپ بود.

عسگري عنوان کرد: فضاي پس از اين اقدام يک فضاي ناسالم براي فشار همه جانبه بر عليه جمهوري اسلامي ايران بود، اگر چه اروپا تلاش هايي براي حفظ پايه هاي اين توافق داشت اما به دليل عدم پايبندي به اين توافق که به دليل وابستگي به آمريکا بود علناً نتوانست نقش موثري داشته باشد.

وي افزود: در واقع هدف اتحاديه اروپا مشخص کردن جايگاه خود به عنوان يک بازيگر قدرتمند در نظام بين الملل بود اما به دلايل مختلف،  نشان داد توانايي براي ايفاي اين نقش را ندارد.

عسگري يادآور شد: بدين ترتيب فضاي شکل گرفته پس از اين اتفاقات به همه جهان نشان داد که عامل اصلي تنش ها در جهان آمريکا است چرا که ايران نسبت به توافق صورت گرفته کاملا پايبند بوده و نتيجه گزارشات سازمان ملل و آژانس انرژي اتمي خود گوياي پايبند بودن ايران نسبت به اين توافق  است.
 
سياست خارجي آمريکا دچار سردرگمي است

عسکري در مورد هدف اتاق فکر آمريکا و رئيس جمهور اين کشور "ترامپ" براي ايجاد چنين فضاهايي تنش زايي گفت: به نظر من اتاق فکر سياست خارجي آمريکا گرفتار يک نوع سردرگمي شده است.

وي اظهار کرد: وقتي تصميم گيران آمريکايي بدون هيچ سند و مدرکي از يک توافق بزرگ جهاني خارج مي شوند اين نشان مي دهد که اتفاقا مشکل در همان مرکز توليد فکر است و تلاش اين اتاق فکر نيز ايجاد چالش در جهان است و از نظر آنها در شرايطي که جايگاه  ابرقدرتي آمريکا در نظام بين الملل دچار افول و زوال شده و قدرت هاي ديگري چون اتحاديه اروپا، روسيه، چين و... در حال تبديل شدن به يک قدرت موثر هستند توليد يک چالش بزرگ و ارائه راهکار آن تنها بوسيله آمريکا يعني کمرنگ کردن جايگاه ساير قدرت ها و در رأس قرار دادن آمريکا به عنوان يک قدرت هژمونيک است.

عسگري بيان داشت: به عبارتي تلاش آمريکا و شخص ترامپ گذر از نظام چندجانيه گرايي بود که اوباما بوجود آورد و رسيدن به قدرت برتر در نظام بين الملل، بنابراين چه گزينه اي بهتر از جمهوري اسلامي ايران به عنوان کشوري که در چهل سال اخير حتي حاضر به پذيرش مذاکره با آمريکايي ها هم نشده و صريحاً اين کشور را مرکز توليد تروريست و مسبب جنگ در جهان مي داند.

عسگري تصريح کرد: به همين جهت است که مي گوييم سياست خارجي آمريکا دچار سردرگمي شده است و در محاسبات خود اشتباهات زيادي کردند. تصور آنها بر اين بوده که با تحريم و مطرح کردن جنگ مي توانند از ايران امتيازات بيشتري گرفته و راه تسليم ايران را به دنيا نشان دهند تا از اين طرق به جايگاه مد نظر خود دست يابند که البته کاملاً اشتباه کرده و در اين طرح نيز شکست خوردند.
 

آمريکا در تمامي برنامه هاي خود دچار اشتباه شدند و  تنها گزينه فرار از اين رسوايي را در وساطت کشورهاي ديگر مي دانند

اين کارشناس سياسي  در رابطه با دليل انتخاب ژاپن براي ميانجيگري با ايران بيان داشت: اين مسئله هم در ادامه به بن بست رسيدن محاسبات تصميم گيران آمريکايي است.

وي با اشاره به اينکه در واقع آمريکايي ها در تمامي برنامه هاي خود دچار اشتباه شدند و حالا تنها گزينه فرار از اين رسوايي را در وساطت کشورهاي ديگر مي دانند عنوان کرد:  البته در اينکه چرا ژاپن به عنوان کشور ميانجي انتخاب شده دلايل مختلفي وجود دارد از جمله: محبوبيت ژاپن در بين کشورهاي خاورميانه به اين جهت که سابقه تاريخي اين کشور در منطقه برخلاف آمريکا و اروپاي امپرياليسم، مثبت است، روابط اقتصادي ايران و ژاپن به خصوص در زمينه نفت، ناتواني اروپا و کشورهاي عربي منطقه به عبارتي اروپا در جريان برجام ناکارمدي خود را نشان داد و کشورهاي عربي منطقه نيز به دلايل مختلف و از جمله عدم روابط با ايران گزينه مناسبي نبودند اما مهمترين مسئله اين است که ژاپن پس از جنگ جهاني دوم تا حدود زيادي در مسائل سياسي در حاشيه قرار گرفته و تنها بر اقتصاد تمرکز کرده است به همين جهت ورود ژاپن به عنوان واسطه در تنشي که آمريکا ايجاد کرده مي تواند دروازه ورود ژاپن به مسائل سياسي در نظام بين الملل و به خصوص در خاورميانه شود که از اين حيث جايگاه ژاپن در جهان را به عنوان يک بازيگر موثر تثبيت خواهد کرد.
 
پاسخ هاي قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامي نشان دهنده آشکار يک جريان و يک راه مشخص است و آن راه مقاومت در برابر زورگويي برخي کشورهاي جهان مثل آمريکا است


وي در ارتباط با ديدار شينزو آبه و مقام معظم رهبري ايران گفت: در ديدار اخير يک نکته مهم وجود دارد و آن درخواست نخست وزير ژاپن براي ديدار با رهبري جمهوري اسلامي ايران بود و آنچه در اين ديدار مطرح شد به خوبي نشان داد که رهبري ايران در جايگاه رهبري جريان مقاومت در جهان است. در واقع در اين ديدار نکته هاي طلايي زيادي وجود دارد که جاي تأمل بسيار دارد.

عسکري ارمندي گفت: پاسخ هاي قاطع رهبر معظم انقلاب اسلامي نشان دهنده آشکار يک جريان و يک راه مشخص است و آن راه مقاومت در برابر زورگويي برخي کشورهاي جهان مثل آمريکا است، و اتفاقا  نشان داد که مقاومت در اين شرايط تدبيري خردمندانه است که البته بايد درسي بزرگ باشد براي دستگاه سياست خارجي و همه مسئولين کشور، اين شرايط را قبلا در تاريخ بارها خوانده ايم در واقع رهبران زيادي بودند که در مذاکره با آمريکا و کشورهاي زورگو از موضع خود عقب نشيني کردند و همين مسئله موجب واگذار کردن امتيازات مختلفي شد اما سياست حکيمانه رهبر معظم انقلاب اسلامي نشان داد ديگر خبري از سياست هاي هويج و چماقي معروف آمريکايي ها نيست، زيرا رهبري ايران صرفا رهبر سياسي نيست بلکه رهبر يک امت اسلامي و رهبر يک جريان بزرگ بنام مقاومت در جهان است. پاسخ هاي رهبر ايران به درخواست ها يا پيام هاي آبه نيز در همين چارچوب بررسي مي شود به عبارتي نوع پاسخ ها نشان از يک رهبري خردمند در همه عرصه هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و... دارد و به نوعي مشخص کننده سياست هاي جمهوري اسلامي ايران در ادامه مسير بود و از طرفي نيز پيام واضحي براي ترامپ و دستگاه سياست خارجي آمريکا بود که در برابر جريان مقاومت به بن بست خورده و نمي توانند شرايط خود را به رهبري و مردم ايران ديکته کند بلکه بايد به حقوق ملت ايران احترام بگذارند.
 
اين کارشناس ارشد علوم سياسي در پاسخ به اين سوال که آيا اين ديدار و بيانات رهبري مي تواند درسي براي دستگاه سياست خارجي باشد بيان داشتند: بله، قطعا همينطور است و بيانات رهبري جمهوري اسلامي ايران در ديدار با آبه همانند يک واحد درسي در رشته علوم سياسي است. در واقع لازم است محتواي اين ديدار مورد بررسي قرار گيرد و پيام هاي متعدد آن به عنوان درسي براي ديپلمات ها و اعضاي دستگاه وزارت خارجه ما باشد. درسي که از اين ديدار بايد آموخت اين است که راه جمهوري اسلامي ايران مسير صلح و احترام به قوانين بين المللي است و کسي که خلاف اين مسير  قرار دارد آمريکا و متحدين منطقه اي و جهاني آن هستند بنابراين آمريکا است که بايد به قوانين بين المللي احترام بگذارد و از مواضع خود عقب نشيني کند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب هم در پاسخ سوال آبه مبني بر آمادگي آمريکا براي مذاکره صادقانه با ايران فرمودند: ما اين حرف را اصلاً باور نمي‌کنيم زيرا مذاکرات صادقانه از جانب شخصي همچون ترامپ، صادر نمي‌شود. صداقت در ميان مقامات آمريکايي بسيار کمياب است.
يا همچنين در پاسخ به اين سوال نخست وزير ژاپن که ترامپ گفته مذاکره با آمريکا موجب پيشرفت ايران خواهد شد فرمودند: ما به لطف خداوند، بدون مذاکره با آمريکا و با وجود تحريم هم به پيشرفت خواهيم رسيد.
اين موارد و ده ها نکته ديگر درس هايي هستند که همه ما و به ويژه دستگاه وزارت خارجه مي بايست در دستور کار خود قرار دهد.
 
انتهاي پيام/ 630 ل
 
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس